ان شاء الله بتوانیم از حالا سرباز اماممان باشیم. ما عاشقان یوسف فاطمة باید برای معشوق خود تلاش کنیم و زمینۀ ظهور ایشان را در زمان غیبت کبری فراهم کرده از شیعیان و شهدای در رکاب ایشان باشیم. هدف تارنمای نضره الایام نیز همین است.
هزینه کپی برداری: 3 صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان(عج)
در روایات اسلامی برای دوره آخرالزمان علایم و نشانههایی ذکر شده که با
تحقق این علایم و نشانهها، پی میبریم که هم اکنون در دوره آخرالزمان
قرار داریم. اینک به برخی از این علایم و نشانهها اشاره میکنیم:
1 - گسترش ترس و ناامنی
امام
باقرعلیه السلام میفرماید: «لایقوم القائم الاّ علی خوف شدید...»؛1
«حضرت قائمعلیه السلام قیام نمیکند مگر در دورانی پر از بیم و هراس.»
و نیز فرمود: «مهدیعلیه السلام هنگامی قیام میکند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد».2
2 - تهی شدن مساجد از هدایت
پیامبرصلی
الله علیه وآله درباره وضعیّت مساجد در آخرالزمان میفرماید: «مساجدهم
عامرة وهی خراب من الهدی»؛3«مسجدهای آن زمان آباد و زیباست، ولی از
هدایت و ارشاد در آن خبری نیست.»
892) الغیبة، نعمانی، ص 235. 893) ملاحم، ابن طاووس، ص 77. 894) بحارالأنوار، ج 2، ص 190.
با غیبت امام زمانعلیه السلام چگونه میتوان امامزمان خود را شناخت؟
مطابق روایاتی که در کتب فریقین آمده، پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله
فرمود: «من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة»؛1 «هرکس بمیرد
در حالی که امام زمان خود را نشناخته به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.» جای
این سؤال باقی است که با وجود غیبت امام زمانعلیه السلام چگونه میتوان
او را شناخت؟ در جواب میگوییم: مقصود از شناخت و معرفت حضرت، شناخت جسم
و شکل و شمایل او نیست، بلکه مقصود معرفت به مقام و منزلت و جایگاهی است
که حضرت مهدیعلیه السلام نزد خداوند متعال در این عالم دارد. او کسی است
که حافظ کلّی شریعت است. واسطه فیض تکوینی و تشریعی الهی است. او کسی است
که به اذن و اراده الهی در «نفوس قابل» تصرف کرده و به حقّ و حقیقت رهنمون
میکند. او کسی است که جامع جمیع علوم اولین و آخرین است. و او کسی است
که... . این معرفت نسبت به حضرت مهدیعلیه السلام که امام زمان ما است بدون دیدن شکل و شمایل ایشان هم قابل تحصیل است.
آیا موضوع غیبت با وظیفه هدایتگری امامعلیه السلام سازگاری دارد؟ (بخش پایانی)
... حال اگر اشکال شود که این لطف چگونه با غیبت حضرت سازگاری دارد؟ در جواب باید بگوییم: اولاً: امام زمانعلیه السلام حافظ کلّی شریعت است و از اتّفاق بر باطل جلوگیری میکند. ثانیاً:
الطاف خداوند درجات مختلفی دارد که هنگام تزاحم، آنچه که لطف بیشتری دارد
مقدّم میگردد. و لذا اگر چه با حضور امام، مردم به الطافی خواهند رسید و
از حضور او بهرهمند خواهند شد، ولی لطف غیبت او مهمتر است. در مورد تفسیر دوم برای امامت که
همان تفسیر عرفا است، جای هیچ نوع اشکالی در مورد غیبت امام نیست؛ زیرا بنا
بر آن تعریف، امامت حقیقتی است که امام به جهت قابلیّتهایی که پیدا کرده،
میتواند در نفوس انسانها تصرّف کرده و آنها را به سرمنزل مقصود برساند. این
معنا برای امامت، با غیبت او نیز سازگاری دارد، و امام در عصر غیبت نیز
این تصرّفات را میتواند انجام دهد که در طول عصر غیبت چنین هدایت هایی را
فراوان داشته است.1
آیا موضوع غیبت با وظیفه هدایتگری امامعلیه السلام سازگاری دارد؟ (بخش دوم)
علامه
طباطباییرحمه الله میفرماید: «امامت حقیقتی ورای مقام اطاعت یا ریاست دین
و دنیا یا وصایت و خلافت و جانشینی در روی زمین به معنای حکومت بین مردم
است».1 عمق معنای امامت نزد ایشان به این است که امامت، هدایت باطنی
بوده که همان ولایت بر مردم و کردار آنان است و این هدایت باطنی جز ایصال
به مطلوب نیست. متکلمین بر ضرورت معنایی که برای امامت ذکر کردهاند به
ادلّهای از قبیل: قاعده لطف، لزوم حفظ شریعت و تبیین دین خداوند استدلال
کردهاند، که عمدتاً با حضور امام در بین مردم تأمین میشود.
آیا موضوع غیبت با وظیفه هدایتگری امامعلیه السلام سازگاری دارد؟ (بخش اول)
با مراجعه به کتابهای کلامی و فلسفی و عرفانی به وجود دو تفسیر بر امامت پی میبریم:
1 - تعریف کلامی: مطابق این تعریف، امامت ریاستی است بر عموم توسط یکی از اشخاص در امور دین و دنیا.1
2
- تعریف فلسفی - عرفانی: مطابق این تعریف، امامت منصبی است الهی همانند
نبوت، و بین این دو (امامت ونبوت) هیچ فرقی جز وحی نیست. امامت استمرار
تمام وظایف نبوّت جز تحمّل وحی الهی است، و نیز نوعی تصرف است در باطن و
نفوس افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب.
مطابق این تعریف، ریاست در
امور دین و دنیا، شأنی از شؤون امامت به این معناست. و این همان معنایی است
که شیعه دوازده امامی به آن ملتزم است، لذا امامت را به همین جهت جزء اصول
دین به حساب آورده و آن را از نبوّت بالاتر میداند.
حضرت مهدیعلیه السلام در عصر غیبت چه کارهایی را انجام میدهند؟
در عصر غیبت کبرا، کارها و مشاغل حضرت مهدیعلیه السلام بسیار حسّاس و
مهمّ است، و اگر چه تصرف و بسط ید و حکومت ظاهری بر اوضاع ندارند، ولی مع
ذلک ناظر بر اوضاع بوده و تصرفاتی مینمایند. شئون امامت و رهبری و
زعامت را در حدّ امکان متصدی شده و وظایف خود را به نحو احسن انجام
میدهند. عمر ایشان در راه اطاعت خدا میگذرد. تکالیف اجتماعی را، آنچه
مقتضی و مصلحت باشد انجام میدهند؛ مانند هدایت اشخاص، یاری دادن مؤمنین بر
مخالفین، حلّ مسائل مشکل، نصیحت و موعظه افراد، شفای امراض، هدایت گمشدگان
و رساندن آنها به مقصد، تعلیم معارف، کمک مالی به نیازمندان، فریادرسی
گرفتاران و... . در نتیجه میتوان یکی از تصرّفات اساسی حضرت را همین
نظام دادن به جامعه شیعی و حوزههای آن در طول تاریخ دانست که با عدم
سازماندهی ظاهری، مشاهده میکنیم که دست غیبی حضرت حافظ آن بوده و آن را
تحت کنترل خود دارد.
وظیفه کلی ما در عصر غیبت نسبت به امام زمانعلیه السلام چیست؟
امام زمانعلیه السلام در بخشی از نامهای که به شیخ مفیدرحمه الله
ارسال داشته، نوشتهاند: «فلیعمل کلّ امرء منکم بما یقرب به من محبّتنا
ویتجنّب ما یدنیه من کراهتنا وسخطنا»؛(883) «پس هریک از شما باید کاری کند
که وی را به محبّت و دوستی ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث
خشم و کراهت ما میشود دوری کند.» روشن است که محبّت اهل بیتعلیهم
السلام جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه اهل
بیتعلیهم السلام مشاهده کنند که شیعیان و منتسبان به آنان کارهایی را
انجام میدهند که مورد رضایت الهی است، و نیز از کارهایی که مورد سخط و غضب
خداوند است اجتناب میکنند، خوشحال شده و به آنان میبالند. در نتیجه
بر ما است که اگر به دنبال جلب محبّت حضرت امام زمانعلیه السلام و دوری از
سخط و غضب آن حضرت هستیم، کاری نکنیم که از ایشان دور شده و از عنایاتش
محروم گردیم. و از طرف دیگر، سعی ما بر این باشد که اعمال و رفتاری را
انجام دهیم که هر چه بیشتر ما را به ایشان نزدیک گرداند.
امام زمانعلیه السلام در بخشی از جوابهای خود به پرسشهای اسحاق بن یعقوب میفرماید: «لیس بین اللَّه عزّوجلّ وبین أحد قرابة، ومن أنکرنی فلیس منّی وسبیله سبیل ابن نوح»؛1 «بین خداوندعزّوجلّ و هیچ کس قرابت و خویشاوندی نیست، هر کس مرا انکار کند از من نیست، و راهِ او راه فرزند نوح است.» این حدیث را روایتی که شیعه و سنی در کتب روایی خود آوردهاند، تأیید میکند؛ و آن اینکه پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «مثل اهل بیت من، مثل کشتی نوح است، هر کس سوار بر آن شود نجات مییابد و کسی که از آن تخلف کند غرق خواهد شد»2
هنگامی که حضرت صاحب الزمان(عج) از رحم مادر به دنیا آمدند، دو زانو را بر زمین نهادند و دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بالا بردند ، سپس عطسه ای زده فرمودند:
ستایش، مخصوص خداوند - پروردگار جهانیان – است و درود خدا بر محمد(ص) و خاندانش باد. ستمکاران پنداشته اند که حجت خدا از میان رفته است، اگر به ما اذن درکلام داده شود، شک زایل می گردد.
جاء الحق
راوندی به نقل از حکیمه؛ عمه امام حسن عسکری(ع) می گوید:
هنگامی که امام زمان (عج) متولد شدند، نوری در اتاقی که بودیم تابید و چون به آن حضرت نگریستم بر بازوی راستشان نوشته شده بود:
جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا
حق آمد و باطل نابود شد، حقا که باطل نابود شدنی است.
منت بر ضعفای زمین
پس از هفت روز از ولادت ایشان، حکیمه به نزد حضرت امام حسن عسکری(ع) رفت. امام حسن(ع) فرمودند: فرزندم! سخن بگو!
ایشان شهادت به یکتایی خداوند دادند و به حضرت رسول(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) و ائمه طاهرین(ع) درود فرستادند و این آیه شریفه را تلاوت فرمودند:
«و ما اراده می کنیم که بر مستضعفان زمین منت نهاده و ایشان را وارثین زمین قرار دهیم و آنان را متمکن در زمین ساخته و به فرعون و هامان و لشکریان آن ها آنچه را که از آنان بر حذر بودند بنمایانیم.»
شهادت دادن در هنگام ولادت
حکیمه، عمه امام حسن عسکری (عج) در ولادت حضرت حضور داشتند. ایشان می گویند: حضرت در حال سجده به دنیا آمدند. و در دستان مبارک حضرت امام حسن (ع) قرار گرفتند و فرمودند:
«اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد رسول الله»
«گواهی می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست؛ یکتاست و شریکی ندارد. و گواهی می دهم که محمد(ص) رسول خداست.»
على علیه السلام فرمود: هنگامى که مردم هدایت را تحت الشعاع هواى نفس خود قرار دهند (مهدى) خواسته هاى نفسانى را تحت الشعاع هدایت قرار مى دهد و هنگامى که مردم قرآن را بر اساس رأى و خواسته هاى خود تفسیر کنند (مهدى) آراء و نظریات را پیرو قرآن قرار مى دهد.
امام صادق علیه السلام فرمود: دانش، بیست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پیامبران آورده اند دو قسمت است و مردم تا کنون بیش از دو قسمت را نشناخته اند. چون قائم بپاى خیزد، بیست و پنج قسمت دیگر را بیرون آورد و در میان مردم بپراکند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: قائم از فرزندان من است، شیوه و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس دین و شریعت من بر پاى مى دارد و به کتاب خداوند دعوت مى کند.
موسوعة احادیث المهدى علیه السلام، ج 4، ص 53.
آموزش عمومی قرآن
قـالَ الباقِرُ علیه السلام: اِذا قامَ الْقائِمُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ضَرَبَ فَساطیطَ لِمَنْ یُعَـلِّمُ النّاسَ الْقُرْانَ عَلى ما اَنْزَلَ اللّهُ.
امام باقر علیه السلام فرمود: چون قائم آل محمد صلی الله علیه و آله کند نماید، خیمه هایى برپاى دارد تا افرادى قرآن را آنگونه که خداى نازل فرموده است به مردم بیاموزند.
امام باقر علیه السلام فرمود: سپس (مهدى) به شهر کوفه بر مى گردد و سیصد و ده نفر و اندى را به تمامى اطراف مى فرستد و دستى بر بین شانه ها و سینه هاى آنان مى کشد، پس در هیچ قضاوتى در نمى مانند.
الامام المهدى، ص 543.
برخورد با فقرا و کار گزاران
قـالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: عَلامَةُ الْمَهدِىّ اَنْ یَکُونَ شَدیدا عَلَى الْعُمّالِ جَـوادا بِالْمالِ رَحیما بِالْمَساکینَ.
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: از نشانه هاى مهدى است: سختگیرى در برخورد با کارگزاران. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهیدستان.
موسوعة احادیث الامام المهدى، ص 246، ج 1، روایت 152.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: براستى او (مهدى) قاضیان زشت کردار را برکنار مى کند و حکمرانان ستمگر را بر مى دارد و زمین را از هر ستمگرى پاکیزه مى کند و خود به عدالت رفتار مى نماید.
امام صادق علیه السلام فرمود: پس (مهدى) روى به گروه منحرفان نماید و سه روز آنان را موعظه و دعوت کند و چون آنان بر طغیان و کفرشان بیفزایند، فرمان به کشتار آنان مى دهد و همگى را مى کشند.
امام مهدى علیه السلام فرمود: اما اموال شما را نمى پذیریم مگر از آن روى که شما پاک شوید. پس هر که خواهد بما بپردازد و آنکه خواهد دست باز دارد ... و آنچه به ما بپردازى، جز آنچه پاک و پاکیزه باشد نزد ما پذیرفته نیست.
امام صادق علیه السلام فرمود: او (مهـدى) از آنچـه گروهها پنهان نمـوده اند خبر مى دهـد و دوست خود را از دشمنش به فراست باز مى شـناسد.
صراط المستقیم، ج 2، ص 254.
برخورد با فقرا و کار گزاران
قـالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: عَلامَةُ الْمَهدِىّ اَنْ یَکُونَ شَدیدا عَلَى الْعُمّالِ جَـوادا بِالْمالِ رَحیما بِالْمَساکینَ.
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: از نشانه هاى مهدى است: سختگیرى در برخورد با کارگزاران. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهیدستان.
موسوعة احادیث الامام المهدى، ص 246، ج 1، روایت 152.
آگاه ترین و پناه دهنده ترین
قالَ عَلِىٌ علیه السلام فى صِفَةِ الْمَهدّى: اَوْسَعُکُمْ کَهْفا وَ اَکْثَرُکُمْ عِلْما وَ اَوْصَلُکُمْ رَحِما ... شَوْقا اِلى رُؤْیَتِهِ.
امیرمؤمنان علیه السلام درباره صفات مهدى علیه السلام فرمود: پناه دهى او از همه شما گسترده تر و دانشش از همه شما بیشتر و رسیدگى به خویشانش از همه شما فزونتر است ... چقدر مشتاق دیدن اویم!
امام ششم علیه السلام فرمود: چگونه این امت انکار مى کنند که خداوند با حجت خویش آنگونه رفتار نماید که با حضرت یوسف رفتار نمود (امام زمان علیه السلام بصورت ناشناس) در بازارهایشان حرکت نماید و پاى بر فرشهایشان بگذارد تا اینکه خدا در این باره به او اجازه (ظهور) بدهد.
امام حسین علیه السلام فرمود: در قائم ما سنّتها و ویژگیهایى از پیامبران وجود دارد: از نوح علیه السلام عمر طولانى، از ابراهیم علیه السلام مخفى بودن ولادت و دورى گزینى از مردم، از موسى علیه السلام ترس و غیبت، از عیسى علیه السلام اختلاف مردم درباره او، از ایوب علیه السلام گشایش پس از گرفتاریها، و از محمّد علیه السلام قیام با شمشیر.
در این بخش تعداد 20 کتاب در زمینۀ معارف مهدویت معرفی شده است. این کتب شامل معرفی حضرت امام زمان(عج)، آیات و روایات رسیده درباره ایشان، چگونگی ظهور، علامات ظهور و ... است. برای مشاهده معرفی این کتب به ادامۀ مطلب مراجعه بفرمایید.
وجود امام زمانعلیه السلام در رفع بلا چه تأثیری دارد؟
امام زمانعلیه السلام در توقیع اول خود به شیخ مفیدرحمه الله
میفرماید: «إنّا غیر مهملین لمراعاتکم، ولا ناسین لذکرکم، ولولا ذلک لنزل
بکم الأوآء واصطلمکم الأعدآء»؛1 «ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و
اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و
مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشهکن مینمودند.» شیعه
به جهت پیروی از حق و حقیقت، دائماً مورد تعرّض حکّام جور و معاندان و
مخالفان بوده است، لذا به کسی نیاز دارد که در سختیها و گرفتاریها او را
یاری کند و از نابودی نجاتش دهد. حضرت در این توقیع به شیعیانش این بشارت
را میدهد که با وجود غیبتم، شما را حمایت میکنم و هرگز نمیگذارم
نقشههای دشمنان حق و حقیقت به ثمر نشیند و مذهب شیعه نابود شود. و در
حدیث دیگر حضرت میفرماید: «أنا خاتم الأوصیآء، وبی یدفع اللَّه عزّوجلّ
البلآء عن أهلی وشیعتی»؛2 «من خاتم اوصیایم. خداوند به سبب من بلا را
از اهل و شیعیانم دفع میکند.»
امام زمانعلیه السلام در جواب سؤالهای اسحاق بن یعقوب مینویسد:
«أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فإنّ ذلک فرجکم»؛1 «برای شتاب در گشایش
حقیقی و کامل، بسیار دعا کنید؛ همانا فرج شما در آن است.» میدانیم که
فرج و گشایش شیعیان از تمام گرفتاریها و فتنهها در سایه ظهور حضرت
مهدیعلیه السلام محقق میگردد، و تا زمانی که حضرت در غیبت به سر میبرد
شیعه تحت فشار و ظلم و تعدّی حاکمان ظلم و جور است. از این حدیث استفاده
میشود که زمان ظهور حضرت مهدیعلیه السلام متعلق «بداء» واقع میشود یعنی
قابل تقدیم و تأخیر است، و یکی از عوامل تعجیل در فرج آن حضرتعلیه
السلام، دعا است. میدانیم که دعا بدون درخواست قلبی و زمینه سازی برای
تحقق آن، مؤثر نخواهد بود. انسان باید با زبان و قلب بطلبد، و در عمل هم
زمینهساز خواسته خود باشد.
اینکه حضرت زهراعلیها السلام الگوی حضرت مهدیعلیه السلام است، یعنی چه؟(بخش سوم)
3 - حضرت در پاسخ نامه
فرمودهاند: «اگر علاقه و اشتیاق ما به هدایت و دستگیری از شما نبود به سبب
ظلم هایی که دیدهایم، از شما مردمان روی گردان میشدیم». امام، با اشاره
به حضرت زهراعلیها السلام میخواهد بفرماید: همان طوری که دشمنان به حضرت
زهراعلیها السلام آزار و اذیت روا داشتند و سکوتی که مسلمانان پیشه کردند،
هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا برای مسلمانان دست بکشند، بلکه دیگران را
بر خود مقدم میداشتند، من نیز این ظلمها و انکارها را تحمل میکنم و از
دل سوزی و دعا و راهنمایی و ... برای شما چیزی فرو نمیگذارم.
اینکه حضرت زهراعلیها السلام الگوی حضرت مهدیعلیه السلام است، یعنی چه؟ (بخش دوم)
1- حضرت
زهراعلیها السلام تا پایان عمر شریفش با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد. حضرت
مهدیعلیه السلام هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد. 2 - شأن
صدور این نامه این است که برخی از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتند. حضرت
در جواب عملکرد آنها فرمود: «اگر میتوانستم و مجاز بودم آن چنان میکردم
که حق بر شما آشکار گردد به گونهای که هیچ شکی بر شما باقی نماند، ولی
مقتدای من حضرت زهراعلیها السلام است. ایشان با اینکه حق حکومت از حضرت
علیعلیه السلام سلب شد، هیچ گاه برای باز گرداندن خلافت، از اسباب غیر
عادی استفاده نکرد، من نیز از ایشان پیروی میکنم و برای احقاق حقّم در این
دوران، راههای غیر عادی را نمیپیمایم».