نضره الایّام

از حالا سرباز اماممان باشیم؛ بر چهرۀ دلربای مهدی صلوات

نضره الایّام

از حالا سرباز اماممان باشیم؛ بر چهرۀ دلربای مهدی صلوات

نضره الایّام

ان شاء الله بتوانیم از حالا سرباز اماممان باشیم. ما عاشقان یوسف فاطمة باید برای معشوق خود تلاش کنیم و زمینۀ ظهور ایشان را در زمان غیبت کبری فراهم کرده از شیعیان و شهدای در رکاب ایشان باشیم. هدف تارنمای نضره الایام نیز همین است.

هزینه کپی برداری: 3 صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان(عج)

نضره الایام

۳۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آیا ایجاد فساد باعث تسریع امر ظهور می شود؟

غالب احادیثى که اشاره به عملکرد حضرت مهدى علیه السّلام بعد از ظهور دارد به این نحو است که خداوند به توسط حضرت، عالم را از عدل‌وداد پر مى‌کند همان طورى که زمین پر از ظلم شده باشد که این در حقیقت تشبیه است نه شرطیّت و علیّت، یعنى ظلم و فساد علت ظهور باشد.

به تعبیر دیگر: فساد، هدف نیست، بلکه آمادگى، هدف است. برخلاف آنچه برخى تصوّر مى‌کنند آنچه براى تسریع ظهور مصلح جهانى لازم است، وجود ظلم و فساد در سراسر زمین نیست، بلکه یک آمادگى و تشنگى لازم است. البته نمى‌توان انکار کرد که افزایش ظلم و فساد یکى از علل آمادگى و تشنگى خواهد بود، زیرا هنگامى که مردم جهان ثمرۀ تلخ و شوم تبعیض‌ها و بى‌عدالتى‌ها را بچشند، ناراحت مى‌شوند و (احتمالاً) در جست‌وجوى یک طریق اصلاح و یافتن یک مصلح جهانى گام برمى‌دارند. امّا هیچگاه خود فساد باعث تسریع امر ظهور نمی شود.

در نتیجه، باید گفت: هستۀ اصلى زمینه براى ظهور، آمادگى و آگاهى از عواقب وضع نابسامان امروز دنیا است، نه اینکه وجود ظلم و فساد هدف اصلى باشد.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

غیبت حضرت مهدى علیه السّلام به چه کیفیتى است؟ (بخش دوم)

2-نظریه خفاى عنوان: به این معنا که مردم او را مى‌بینند ولى هرگز به عنوان مهدى موعود به او آشنایى پیدا نمى‌کنند. دلیل بر این نظریه نیز روایت محمّد بن عثمان عمرى است که فرمود: «و اللّه إنّ صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کلّ سنة فیرى الناس و یعرفهم و یرونه و لا یعرفونه» ؛ 1«به خدا سوگند! همانا صاحب این امر در موسم حجّ هر سال حاضر مى‌شود، مردم را مى‌بیند و آنها را نیز مى‌شناسد، و نیز مردم او را مى‌بینند ولى نمى‌شناسند.»

۴) . کمال الدین، ص ۴۴٠

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

غیبت حضرت مهدى علیه السّلام به چه کیفیتى است؟

در رابطه با کیفیت غیبت حضرت دو نظریه است:

١-نظریۀ خفاى شخص: یعنى اینکه وجود حضرت از دید مردم مخفى است.

دلیل این نظریه روایاتى است که از طرق اهل بیت علیهم السّلام رسیده است.

امام رضا علیه السّلام فرمود: «لا یرى جسمه. . .» ؛ ٢«. . . جسم او دیده نمى‌شود. . .» .

امام صادق علیه السّلام فرمود: «. . . الخامس من ولد السابع یغیب عنکم شخصه. . .» ؛ ٣«. . . پنجمین از اولاد هفتمین، شخصش از شما غایب خواهد شد. . .» .

٢) . کمال الدین، ص ٣٧٠.

٣) . بحار الأنوار، ج ۵١، ص ٣٢.

این بحث ادامه خواهد داشت...

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

عصر غیبت کبرا چه خصوصیات ویژه‌اى دارد؟(بخش دوم)

در نتیجه مشاهده مى‌کنیم که امامان علیهم السّلام تأکید فراوانى بر این موضوع مهم داشته‌اند.

همان‌گونه که از حضرت موسى بن جعفر علیهما السّلام روایت شده که فرمود: «إذا فقد الخامس من ولد السابع، فاللّه اللّه فى أدیانکم لا یزیلکم عنها أحد، یا بنى ّ! إنّه لابدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة حتّى یرجع عن هذا الأمر من کان یقول به، إنّما هى محنة من اللّه عزّ و جلّ امتحن اللّه بها خلقه . . .» ؛ ١«هرگاه پنجمین از اولاد هفتمین مفقود شد، پس خدا را، خدا را در ادیانتان، مواظب باشید که معتقدات شما را زایل نکنند، اى فرزندم! به‌طور حتم براى صاحب این امر غیبتى است به حدّى که معتقدان به آن، از این امر رجوع مى‌کنند، و این محنتى است که خداوند به واسطه آن خلقش را امتحان مى‌کند. . .» .

1)  . کافى، ج ١، ص ٣٣۶، ح ٢.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

عصر غیبت کبرا چه خصوصیات ویژه‌اى دارد؟(قسمت اول)

عصر غیبت کبرا زمانى است که با انتهاى غیبت صغرا شروع شده است. انتهایى که توسط اعلان امام زمان علیه السّلام در سال ٣٢٩ هجرى صورت گرفت. حضرت در نامه‌اى به على بن محمّد سمرى از انتهاى سفارت و شروع غیبت کبرا خبر داد.

عصر غیبت کبرا داراى شرایط و خصوصیاتى است که به برخى از آنها اشاره مى‌کنیم:

١-مسلمانان در این عصر در ظاهر از رهبر و امام خود جدا شده‌اند، و او را نمى‌بینند و یا اگر مى‌بینند او را نمى‌شناسند. و این حکم کلّى براى عموم شیعیان است، گرچه ممکن است برخى به جهت مصالحى، مشرف به لقاى حضرت شوند.

٢-گسترش ظلم و ستم در روى زمین، نیز از ویژگى‌هاى عصر غیبت کبرا است.

و با این ویژگى، بین این زمان و عصر حکومت اسلامى در زمان حیات پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله تمییز داده مى‌شود.

٣-تأکید الهى بر امتحان امّت اسلامى در عصر غیبت کبرا؛ زیرا در این عصر مردم با مشکلات بیشترى روبه‌رو خواهند بود از قبیل:

الف. گسترش فساد و فحشا در جامعه اسلامى و جهان.

ب. انواع فشارهاى سیاسى و مشکلات که در راه پذیرش حقّ و ایمان است.

ج. مواجهه انسان با انواع شبهات در وجود امام زمان علیه السّلام.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا توقیعات به خطّ خود حضرت مهدى علیه السّلام بوده است؟(قسمت دوم)

شیخ ابو عمرو عامرى مى‌گوید: «ابن ابى غانم قزوینى با جماعتى از شیعیان در موضوعى اختلاف و مشاجره نمودند و براى رفع نزاع، نامه‌اى به ناحیۀ مقدسه نوشته و جریان را به عرض رساندند. پس جواب نامۀ آنان به خطّ مبارک امام علیه السّلام صادر شد» . 1

از این روایات معلوم مى‌شود که توقیعات، قرائن و شواهد صدق به همراه داشته و یا اصحاب حضرت، دست‌خط او را مى‌شناختند، و لذا مورد قبول آنان قرار مى‌گرفته است. لیکن در مقابل، روایاتى وجود دارد که برخى توقیعات به خطّ حضرت نبوده بلکه به خطّ سفیران و به امر حضرت نوشته شده است.

ابو نصر هبة اللّه مى‌گوید: توقیعات صاحب الامر علیه السّلام به همان خطّى که در زمان امام حسن عسکرى علیه السّلام صادر مى‌شد به وسیلۀ عثمان بن سعید و محمّد بن عثمان براى شیعیان صادر مى‌گشت.

4) . بحار الأنوار، ج ۵٣، ص ١٧٨.

برای مشاهدۀ قسمت اول اینجا را کلیک کنید...

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا توقیعات به خطّ خود حضرت مهدى علیه السّلام بوده است؟(قسمت اول)

از مجموعۀ روایات استفاده مى‌شود که برخى توقیعات به خطّ خود حضرت بوده، و برخى نیز به خطّ سفرا با دستور امام علیه السّلام بوده است.

اسحاق بن یعقوب مى‌گوید: «توسط محمّد بن عثمان عمرى مسائل مشکلى را به ناحیۀ مقدسه فرستادم و جوابش را به دست‌خطّ مبارک امام زمان علیه السّلام دریافت داشتم» . 1

محمّد بن عثمان عمرى مى‌گوید: «از ناحیۀ مقدسه توقیعى صادر شد که خطّش را خوب مى‌شناختم» . 2

شیخ صدوق رحمه اللّه مى‌فرماید: «توقیعى که به خطّ امام زمان علیه السّلام براى پدرم صادر شد اکنون نزد من موجود است» . 3

1) . بحار الأنوار، ج ۵١، ص ٣۴٩.

2) . همان، ص ٣٣.

3) . انوار النعمانیه، ج ٣، ص ٢۴.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

در چه مدت زمانى توقیع از طرف حضرت صادر مى‌شده است؟(قسمت دوم)

و در برخى از موارد نیز جواب سؤال‌کننده به جهت مصالحى داده نمى‌شد. از باب نمونه در موردى سائل از امام خواست که براى او دعا کند که خدا به او فرزندى دهد، ولى به جهت مصالحى جواب نیامد. 1

و گاه کسى سؤالى را براى حضرت فرستاد که جواب نیامد، و بعد از چند روزى مشاهده شد که جزء قرامطه درآمده است. 2 گرچه در برخى از موارد نیز جواب سؤال‌ها ظرف چند ساعت داده شده است. 3 و در برخى دیگر از روایات مى‌خوانیم که جواب آمد درحالى‌که هنوز مرکب بر روى کاغذ خشک نشده بود.4 و نیز در برخى روایات مى‌خوانیم که به مجرّد خطور سؤال در ذهن شخص جواب بر روى کاغذ مکتوب بوده است،     5ولى این موارد زیاد نبوده است.

1) . الغیبة، طوسى، ص ٣٢٠.

2) . ارشاد مفید، ج ٢، ص ٣۵٩.

3) . الغیبة، طوسى، ص ٣١۶.

4) . همان، ص ۴١٠.

5) . بحار الأنوار، ج ۵٣، ص ١٨٣.

برای مطالعۀ قسمت اول اینجا را کلیک کنید

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

در چه مدت زمانى توقیع از طرف حضرت صادر مى‌شده است؟(قسمت اول)

از برخى روایات استفاده مى‌شود که مدت زمان خروج توقیع در جواب سؤال معینى دو یا سه روز بوده است، همان‌گونه که راوى در برخى روایات مى‌گوید: بعد از چند روز صاحب من گفت که به سوى ابو جعفر بازگردم تا از جواب سؤال‌ها بپرسم. ١

در روایتى دیگر آمده است: آن‌گاه سفیر بعد از سه روز، مرا از جواب حضرت خبر داد. ٢

در برخى موارد نیز جواب، شفاهى بوده است که سفیر از حضرت مى‌گرفته و براى سائل مى‌آورده است. مثل اینکه حسین بن روح نوبختى به عده‌اى مى‌گوید: «شما امر شدید که به حائر روید» . ٣

١) . بحار الأنوار، ج ۵١، ص ٣٢١، ح ۴٢.

٢) . الغیبة، طوسى، ص ٣٢٠.

٣) . همان، ص ٣٠٩.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

توقیع به چه معناست؟

توقیع در لسان روایات، مطابق با مفهومى است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامه‌هاى رسیده و عریضه‌ها مکتوب مى‌داشتند، و با آن خواستۀ سائل را برآورده مى‌نمودند. در نتیجه توقیعات حضرت مهدى علیه السّلام همان مطالبى بود که حضرت به خطّ مبارک خود در جواب سؤال‌ها و عریضه‌ها ذیل نامه‌ها مرقوم مى‌داشتند و توسط یکى از سفرا به صاحبان نامه‌ها باز مى‌گرداندند.

اگرچه به لحاظ معناى اصطلاحى، «توقیع» در معنا و مفهوم آن سؤال از مسأله‌اى نهفته است ولى در برخى موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایى صادر مى‌شد -اگرچه از آن سؤال نشده بود-نیز توقیع اطلاق شده است.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

حکمت غیبت صغری قبل از غیبت کبری چه بوده است؟

غیبت صغری نشانگر اولین مرحله از امامت حضرت مهدى علیه السّلام است، که خداوند متعال تقدیر نمود تا در مدتى نه‌چندان دور از عموم مردم مخفى بماند و امور شیعه را توسط سفرا (نواب اربعه) انجام دهد.

امّا اینکه چرا غیبت صغری قبل از غیبت کبری قرار گرفت ممکن است که جهت آن این باشد که عادت شیعیان در طول عمر امامت بر این بوده که هر زمان اراده مى‌کردند خدمت امام خود رسیده و از محضر او استفاده مى‌بردند، و با غیبت کلّى و تام و تمام هرگز انس نداشتند. لذا براى جا افتادن این موضوع ابتدا غیبت صغری تحقق پیدا کرد که در آن تا اندازه‌اى ارتباط قطع شد. و مردم اگرچه در ابتدا به شک و تردید و تشویش خاطر افتادند ولى بعد از مدّتى نه‌چندان دور شک و تردیدها زایل شده و با مشاهده دلایل قطعى، به وجود حضرت مهدى علیه السّلام یقین پیدا کردند. و بعد از مدتى نه‌چندان طولانى غیبت کبری شروع شد.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

امتیاز عصر غیبت صغری بر غیبت کبری چیست؟

بنابر قولى شروع غیبت صغری از زمان شهادت امام عسکرى علیه السّلام بوده است، که از همان زمان امام علیه السّلام متولّى امر امامت مى‌شوند. حضرت خلافت خود را با نصب وکیل اوّلش هنگام مقابله با جماعت قمّیین آغاز نمودند. عصر غیبت صغری از امتیازات ویژه‌اى برخوردار است که به برخى از آنها اشاره مى‌کنیم:

١-در این عصر امام مهدى علیه السّلام متصدى امامت و خلافت شد.

٢-در این عصر امام علیه السّلام استتار کامل نداشتند، بلکه به جهت مصالح کلّى با برخى از خواص یارانش ملاقات برقرار مى‌کردند.

٣-در این عصر چهار سفیر وجود داشت که از طرف حضرت به‌طور خصوص مأمور به رسیدگى امور مردم بوده و رابط بین آنان و حضرت به شمار مى‌آمدند.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

حضرت صاحب الزمان(عج) در غیبت صغری خویش برای ارتباط با مردم چهار نایب گزیدند که معروف است به «نوّاب اربعه»:

نایب نخست: ابو عمرو؛ عثمان بن سعید عمری

دومین نایب: ابوجعفر؛ محمد بن عثمان بن سعید عمری

سومین نایب: ابوالقاسم؛ حسین بن روح نوبخت

نایب چهارم: ابوالحسن؛ علی بن محمد سمری

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مبدأ غیبت صغرا از چه زمانى به حساب مى‌آید؟

در اینجا دو نظریه وجود دارد:

نظریۀ اول اینکه: غیبت صغرا از زمان ولادت حضرت مهدى علیه السّلام بوده؛ زیرا ولادت حضرت در اختفا و پنهانى بوده است. ولى این نظریه مورد مناقشه واقع شده، زیرا بحث در غیبت امام است و در آن هنگام حضرت به مقام امامت نرسیده بود. خصوصا آنکه جماعت زیادى از شیعیان، حضرت را در آن پنج سال قبل از شهادت حضرت عسکرى علیه السّلام مشاهده کرده‌اند.

نظریه دوم اینکه: غیبت حضرت از زمان شهادت پدرش امام عسکرى علیه السّلام بوده است. و به‌طور دقیق مى‌توان گفت که بعد از نماز خواندن بر جنازۀ پدرش، در آن قضیه‌اى که ابو الادیان بصرى نقل مى‌کند. ١

1)کمال الدین، ص 474-476 ؛بحار الانوار ج50 ، ص332

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا امام على علیه السّلام به غیبت حضرت مهدى علیه السّلام اشاره کرده است؟

آرى، در بسیارى از روایات به آن اشاره نموده است از جمله؛

صدوق در حدیثى به سند خود از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کرده که فرمود: «للقآئم منّا غیبة أمرها طویل کأنّى بالشیعة یجولون جولان النعم فى غیبته یطلبون المرعى فلا یجدونه ألا فمن ثبت منهم على دینه و لم یقس قلبه لطول أمد غیبة إمامه فهو معى فى درجتى یوم القیامة. . .1» ؛ 

«براى قائم از ما غیبتى است که زمان و مدّت آن طولانى خواهد بود. گویا شیعه را مى‌بینم که به مانند گوسفندان متحیّر و سرگردان به دنبال چراگاه مى‌گردد ولى آن را نمى‌یابد. آگاه باشید! هرکس که در آن زمان بر دین خود ثابت‌قدم باشد و قلبش به جهت طولانى شدن مدت غیبت سخت نشود، او با من و در مرتبۀ من در روز قیامت خواهد بود.»

١) . کمال الدین، ص ٣٠٣؛ اعلام الورى، ص ۴٢۶؛ بحار الأنوار، ج ۵١، ص ١٠٩، ح ١.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله خبر از غیبت امام زمان علیه السّلام داده است؟

امام على علیه السّلام نیز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده که فرمود: «ثمّ یغیب عنهم إمامهم ما شآء اللّه و یکون له غیبتان إحداهما أطول من الأخرى. . .» ؛ 1«. . . آن‌گاه امامشان از میان آنها تا هر زمان که خدا بخواهد غایب خواهد شد. و براى او دو غیبت مقرر شده که یکى از آن دو از دیگرى طولانى‌تر است. . .» .

جابر بن عبد اللّه انصارى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسید: «و للقآئم من ولدک غیبة؟ قال: إى و ربّى. ثمّ قرأ هذه الآیة: وَ لِیُمَحِّصَ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ اَلْکافِرِینَ » ؛ 2«آیا براى قائم از اولاد تو غیبت است؟ فرمود: آرى به خدا سوگند. آن‌گاه این آیه را قرائت نمود: وَ لِیُمَحِّصَ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ  اَلْکافِرِینَ3. »

1 ) . بحار الأنوار، ج ۵٢، ص ٣٨٠.

2) . همان، ج ۵١، ص ٧٣، ح ١٨؛ کمال الدین، ص ٢٨٧.

3) . سورۀ آل عمران، آیۀ ١۴١

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله خبر از غیبت امام زمان علیه السّلام داده است؟

آرى، در بسیارى از روایات به این موضوع اشاره شده است؛ ابن عباس در حدیثى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل مى‌کند که فرمود:

«. . . و جعل من صلب الحسین أئمّة یقومون بأمرى و یحفظون وصیّتى التاسع منهم قآئم أهل بیتى و مهدىّ أمّتى أشبه الناس بى‌فى شمآئله و أقواله و أفعاله. یظهر بعد غیبة طویلة و حیرة مضلّة فیعلن أمر اللّه و یظهر دین اللّه جلّ و عزّ. . .» ؛ ١

«. . . و از صلب حسین امامانى قرار داد که به امر من قیام کرده و وصیت مرا حفظ خواهند نمود، نهمین از آنها قائم اهل بیت من و مهدى امت من است. او شبیه‌ترین مردم به من در شمایل و اقوال و افعال است. بعد از غیبتى طولانى و حیرتى گمراه‌کننده ظهور خواهد کرد، آن‌گاه امر خدا را اعلان کرده و دین او را ظاهر خواهد نمود. . .» .

1) . کمال الدین، ص ٢۵۶؛ بحار الأنوار، ج ٣۶، ص ٢٢٧، ح ٣.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

براى غیبت امام مهدى علیه السّلام چه زمینه‌سازى از جانب امامان انجام گرفت؟

موضوع غیبت امام تجربه جدیدى براى امّت بود، تجربه‌اى که به این مقدار از غیبت هرگز هیچ امّتى به چشم خود ندیده بود، لذا امّت و جامعۀ شیعى احتیاج مبرم به زمینه‌سازى براى ورود به آن داشت. به همین جهت اهل بیت علیهم السّلام و حتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله همگى به‌طور مکرّر به موضوع غیبت امام دوازدهم اشاره صریح داشته‌اند.

همان‌گونه که غیبت صغرا قبل از شروع غیبت کبرا نیز به جهت زمینه‌سازى و ایجاد انس در بین مردم براى ورود به غیبت کبرا بوده است.
  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا خداوند براى امامت حضرت مهدى علیه السّلام زمینه‌سازى کرده است؟

آرى، از جمله موضوعاتى که قبل از ولادت امام مهدى علیه السّلام اتفاق افتاد که آن را مى‌توان زمینه‌ساز امامت حضرت مهدى علیه السّلام در کودکى دانست، ولادت امام جواد و امام هادى علیهما السّلام است؛ زیرا امام جواد در هشت سالگى یا هفت سالگى، و امام هادى در سنّ شش سالگى به امامت رسیدند. و لذا بعد از آنکه شیعه به امامت این دو امام اعتقاد پیدا نمود، این مسأله زمینه‌ساز اعتقاد به امامت حضرت مهدى علیه السّلام و رفع استبعاد از امامت او در سنین پنج سالگى شد.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا کسی در کودکی می تواند به امامت برسد؟

احمد کاتب مى‌نویسد: «معقول نیست که خداوند طفل صغیرى را به رهبرى مسلمین منصوب کند»1 .

پاسخ: خداوند تعالی در قرآن کریم در مورد حضرت عیسى علیه السّلام مى‌فرماید: فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی اَلْمَهْدِ صَبِیًّا * قالَ إِنِّی عَبْدُ اَللّهِ آتانِیَ اَلْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا؛ «مریم [در پاسخ ملامت‌گران] به طفل اشاره کرد. آنها گفتند: چگونه با طفل گهواره‌اى سخن گوییم؟ آن طفل گفت: همانا من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود. . .»2 .

٢) . تطوّر الفکر السیاسى، ص ١٠٢.

٣) . سورۀ مریم، آیۀ ٢٩ و ٣٠.

  • علی حقیقی