نضره الایّام

از حالا سرباز اماممان باشیم؛ بر چهرۀ دلربای مهدی صلوات

نضره الایّام

از حالا سرباز اماممان باشیم؛ بر چهرۀ دلربای مهدی صلوات

نضره الایّام

ان شاء الله بتوانیم از حالا سرباز اماممان باشیم. ما عاشقان یوسف فاطمة باید برای معشوق خود تلاش کنیم و زمینۀ ظهور ایشان را در زمان غیبت کبری فراهم کرده از شیعیان و شهدای در رکاب ایشان باشیم. هدف تارنمای نضره الایام نیز همین است.

هزینه کپی برداری: 3 صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان(عج)

نضره الایام

۲۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدویت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چه آثاری در نقل علایم ظهور است؟ (بخش دوم)

5 – بعد از تحقق هر یک از علایم ظهور، اطمینان مردم به اصل ظهور بیشتر خواهد شد.
6 - تحقق یکایک علایم ظهور در خارج، منعکس کننده عزم جدّی خداوند متعال در نصرت اسلام و مسلمین بر کفّار در سطح کلّ کره زمین است.
7 - مسلمانان را برای آماده شدن و زمینه سازی ظهور تحریک کرده و به آنها آمادگی روحی، سیاسی و جهادی برای شرکت در حکومت آن حضرت را خواهد داد.
8 - از آنجا که انسان غریزه و میل به شنیدن اخبار غیبی دارد، با طرح این گونه اخبار واقعی و اسلامی، جلوی انحرافات فکری از ناحیه کاهنان و منجمان از این طریق گرفته می‌شود.
9 - بخش مهمّی از علایم ظهور از امور سیاسی اسلام به حساب می‌آید که باید مسئولین رده بالا در بررسی مسائل استراتژیک خود به آنها توجه نموده و برنامه‌های خود را در سطح کلان بر اساس آنها پی‌ریزی کنند.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

چه آثاری در نقل علائم ظهور است؟ (بخش اوّل)

با تأملی در روایاتِ علایم ظهور و بررسی همه جانبه آن، پی به آثار و فواید نشر آنها در میان جامعه خواهیم برد. اینک به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

1 - آگاهی امّت از پرچم‌ها و دعوت‌های ضلال و گمراه کننده.

2 - بشارت به ظهور دعوت‌های حق و قیام‌هایی که در آن مردم را به حقّ دعوت می‌نمایند.

3 - اخبار غیبی از آن جهت که خرق عادت است از اهمّ دلایل نبوت و امامت به شمار می‌آید، و لذا نشر و تحقق آنها سبب زیاد شدن یقین در قلوب مسلمانان خواهد شد.

4 - از آن جهت که کفّار برای پذیرش اسلام به دنبال دلیل و برهان و معجزه‌اند، این گونه اخبار بعد از تحقّق قطعی آنها، حجّتی برای آنها خواهد بود.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

وَ عَنْهُ علیه السلام: وَ أنـَا أعُـوذُ بِاللّه ِ مِنَ الْعـَمى بَعْدَ الْجَـلاء، وَمِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الْأعْمالِ، وَ مُرْدیـاتِ الْفِـتَنِ فَإنـَّهُ عَـزَّ وَ جَـلَّ یَقُـولُ: الم أحَسِبَ النّاسُ أنْ یُتْرَکُوا أنْ یَقُولُوا آمَنـّا وَهُــمْ لا یُفْتـَنُون.

حضرت مهدى علیه السلام فرمود: به خدا پناه مى برم از کورى بعد از روشنایى و روشن بینى. و از گمراهى بعد از هدایت، و از چیزهایى که موجب نابودى اعمال مى شود و به او پناه مى برم از آزمایشهاى هلاک کننده. زیرا خداوند متعال فرماید: آیا مردم تصور مى کنند همین که گفتند ایمان آوردیم رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟

بحارالانوار 53: 190.

 

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا کسانی در امت‌های پیشین عمر طولانی داشته‌اند؟

آری، با مراجعه به تاریخ پی می‌بریم که کسانی عمرهای بسیار طولانی داشته‌اند از قبیل:
1 - خضر نبی که هزاران سال عمر کرده1 و هنوز زنده است.
2 - لقمان بن عاد که 3500 سال عمر داشته است.2
3 - لقمان حکیم با 4000 سال یا بنابر نقلی دیگر هزار سال.
4 - نوح پیامبر با 2500 سال.
5 - شیث فرزند آدم با 912 سال.3
6 - حضرت آدم‌علیه السلام با 930 سال.4
7 - ادریس نبی با 862 سال.5
8 - سلیمان نبی با 712 سال.6
9 - سام پسر نوح با 600 سال.7

و ...

1072) المستطرف، ج 2، ص 33.
1073) اخبار الدول.
1074) کامل ابن اثیر، ج 1، ص 19.
1075) همان.

1076) همان، ج 1، ص 21.
1077) المستطرف، ج 2، ص 33.
1078) کامل ابن اثیر، ج 1، ص 54.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا طول عمر امکان عملی داشته است؟

فلاسفه و متکلمین می‌گویند: قوی‌ترین دلیل بر امکان شئ وقوع آن در خارج است. در مورد طول عمر همین قانون جاری است. بهترین دلیل بر امکان آن، رجوع به تاریخ گذشته است. چه بسیار افرادی که در طول تاریخ عمرهای بسیار طولانی داشته‌اند که طول عمر حضرت مهدی‌علیه السلام نیز یکی از آنها است.
خداوند متعال درباره حضرت نوح‌علیه السلام می‌فرماید: {وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلّا خَمْسِینَ عاماً}؛1 «و هر آینه ما نوح را به سوی قومش فرستادیم پس او در میان آنها هزار سال به جز پنجاه سال [نُه‌صد و پنجاه سال درنگ کرد.»
مطابق نظر مسلمانان و مسیحیان، حضرت مسیح‌علیه السلام تاکنون زنده بوده و در آخرالزمان از آسمان فرود خواهد آمد. و مطابق نظر اسلامی پشت سر امام زمان‌علیه السلام نماز به جای خواهد آورد.

1070) ] . سوره عنکبوت، آیه 14.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا اصرار و الحاح به جهت ملاقات با حضرت مطلوب است؟

آنچه که مطلوب است و وظیفه ما در عصر غیبت به حساب می‌آید این است که بکوشیم تا موانع ظهور حضرت را برطرف کرده، زمینه ظهور حضرت را فراهم نماییم. و نیز وظیفه داریم که به دستورات و وظایف خود عمل کنیم تا به قرب معنوی نسبت به حضرت نایل آییم.
آری اگر درخواست ملاقات با حضرت در عصر غیبت به جهت بهره‌مندی از وجود او و مورد عنایت خاص او قرار گرفتن است تا انسان به اطمینان قلب رسیده و با تصرّفی که از جانب ایشان می‌شود انسان به کمالات نزدیک شود، این ملاقات و اصرار بر آن مفید است، وگرنه این عصر غیبت است و قرار است که امام زمان‌علیه السلام از دیدگان مردم غایب باشد، تا چه مصلحتی اقتضا کند که در موردی ظهور کرده و کسی به ملاقات حضرت نایل شود. لذا باید صبر کرد و در این موقع حسّاس که عصر امتحان است به وظایف خود خوب عمل کنیم تا از امتحان سرافراز بیرون آییم.
آری، اگر چه از ظاهر برخی از ادعیه تقاضای ملاقات حضرت به دست می‌آید ولی می‌توان آن را حمل بر ملاقات در عصر ظهور کرد.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

وظیفه ما نسبت به کسانی که مدّعی دائمی یا غالبی رؤیتند چیست؟

درباره سؤال فوق می‌گوییم:
اولاً: مسأله رؤیت این طور نیست که به اختیار انسان باشد و هر گاه که اراده ملاقات کند برای او حاصل گردد، بلکه وابسته به یک سری شرایط و مصالح خاصّی است که اگر آماده شود حضرت مقدّمات ملاقات را فراهم می‌سازد.

ثانیاً: اگر کسی مدّعی ملاقات دائمی است و این گونه خود را وانمود می‌کند که دائماً با حضرت ارتباط دارد و هر گاه که اراده کند می‌تواند خدمت حضرت برسد و واسطه بین مردم و ایشان باشد، او مطابق توقیعی که حضرت به علی بن محمّد سمری داشته‌اند کذّاب است. و لذا باید او را تکذیب کرد.

ثالثاً: باید مدّعی ملاقات را امتحان و آزمایش کرد، آیا از حیث عمل به موازین اسلامی پایبند است؟ آیا هدفش ریا و جذب مردم و انحراف در جامعه نیست؟ و... ؛ زیرا برای ملاقات خوبان باید در ابتدا انسان خود با آنان سنخیّت پیدا کند.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

امام زمان‌علیه السلام چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟

اهداف خصوصی برای ملاقات‌ها فراوان است، ولی می‌توان به برخی از این اهداف اشاره نمود:
1 - هدایت شخص وامانده در راه و ملحق کردن او به قافله.
2 - یاری دادن یکی از دو طرف مباحثه که بر طریق حقّ بوده به جهت مصلحتی که اقتضا کرده است.
3 - حلّ برخی از مسائل که بر علما دشوار می‌شود، همان گونه که مقدّس اردبیلی برای حل مسائل دشوار خدمت حضرت مشرّف می‌شد.
4 - خبر دادن از برخی مسائل سیاسی مهم زمان قبل از آنکه به وقوع بپیوندد، به جهت حفظ مصالح شیعیان.
5 - بالا بردن سطح علمی و معیشتی شیعیان.
6 - مساعدت مالی به شیعیان گرفتار.
7 - شفای مریضانی که زمین‌گیر شده و پزشکان آنها را جواب کرده‌اند.
8 - تعلیم ادعیه و اذکار به جماعتی از مردم، همانند تعلیم دعای فرج.
9 - تحریص بر تلاوت ادعیه به جهت رفع گرفتاری‌ها.
و دیگر اهداف خاص...

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

امام زمان‌علیه السلام چه اهداف کلّی و عمومی در ملاقات‌های خود دارد؟

در مورد اهداف ملاقات‌ها به چند هدف اساسی می‌توان اشاره نمود:
1 - نجات مسلمانان از ظلم برخی از حاکمان منحرف، که از آن جمله می‌توان به نجات مردم بحرین اشاره کرد.1
2 - نجات مسلمانان از دست دزدان و جنایتکاران.2
3 - توجه دادن مردم به عدم تحقق شرط ظهور و تأکید بر اینکه امّت به شعور و قابلیّتی نرسیده که بتواند عهده‌دار حکومت عدل جهانی گردد.3

1) نجم الثاقب، ص 367.
2) همان، ص 370.
3) تاریخ الغیبة الکبری، ص 135و136.


  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

کیفیت ملاقات مردم با حضرت مهدی‌علیه السلام چگونه است؟

در مورد کیفیّت ملاقات حضرت مهدی‌علیه السلام با افراد در صورت ضرورت احتمالاتی وجود دارد:
1 - کسی که به ملاقات حضرت شرفیاب شده از حضرت دور نبوده بلکه در بین جامعه‌ای زندگی می‌کرده است که امام زمان‌علیه السلام نیز در آن جامعه بوده است.
2 - ملاقات، به صورت اتفاقی بوده است، به این صورت که حضرت از محلّی عبور می‌کرده از قضا کسی گرفتار و حاجتمند بوده و با او ملاقات داشته است.
3 - اینکه امام‌علیه السلام هرگاه ملاحظه می‌کرد که شخصی گرفتار است و یا حاجتی دارد و رفع گرفتاری و حاجت او ضروری به نظر می‌رسید شخصاً از مکان خود به طریق طبیعی حرکت کرده و خود را به او می‌رسانده تا حاجت او را برآورده کند.
4 - احتمال دارد که ملاقات‌ها برای قضای حاجت، یا هدایت شخص یا گروه، یا دفع ظلم و غیره، از راه معجزه باشد، به اینکه حضرت با طیّ الأرض از مکان خود حرکت کرده و سریع خود را به مقصد می‌رساند. همه این احتمالات متصوّر است، به این معنا که حضرت از همه راه‌ها برای برآوردن حاجات استفاده می‌کند.
  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا امتحان مردم در عصر غیبت با قول به ملاقات منافاتی ندارد؟

برخی می‌گویند: قرار است که شیعیان در عصر غیبت با ندیدن امامشان امتحان شوند و این با ادّعای ملاقات در این عصر منافات دارد.
پاسخ: امتحان شیعه به لحاظ عموم افراد جامعه شیعی است و لذا منافاتی با ملاقات برخی از بزرگان و اهل تقوا به جهت مصالح خاص ندارد.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مطابق برخی از روایات، حضرت مهدی‌علیه السلام در عصر غیبت شناخته نمی‌شود، پس آیا رؤیت ممکن نیست؟

برخی برای استدلال بر عدم امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا به روایات خاصی تمسک کرده‌اند از جمله آنکه در روایت آمده است: «و لکن حجت مردم را می‌شناسد ولی آنان او را نمی‌شناسند». و نیز در روایتی آمده است: «او مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند».
پاسخ:
1 - نفی در این گونه روایات نسبت به عموم مردم است و لذا منافاتی با رؤیت و معرفت برخی از افراد ممتاز ندارد.
2 - روایت دوّم در مورد حجّ است و لذا عمومیت ندارد.
3 - مقصود از عدم رؤیت در روایت دوم به قرینه «لا یعرفونه» که در روایت اوّل آمده، نشناختن است، خصوصاً آنکه در روایت، حضرت مهدی‌علیه السلام به حضرت یوسف تشبیه شده است که مردم او را می‌دیدند ولی نمی‌شناختند.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا قبول امکان ملاقات در عصر غیبت، سبب رواج مدعیان دروغین و عوام‌فریبی نمی‌شود؟

اگر بر امکانِ موضوعی در خارج ادله قطعی وجود دارد، نمی‌تواند به جهت مشکلاتی که در برخی موارد پدید می‌آید آن را انکار کرد، بلکه این وظیفه علما است که مردم را ارشاد کرده، از افراد شیاد و حیله‌گر و عوام فریب بر حذر دارند. آیا می‌توان به مجرّد اینکه عده‌ای ادّعای دروغین نبوت کرده‌اند، اصل نبوت را انکار نمود؟

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

در صورت امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا، چه فرقی بین این غیبت با غیبت صغرا است؟

در دوره غیبت صغرا امام زمان‌علیه السلام به کلّی از دیده‌ها پنهان نبود، بلکه با وکلا و سفیران خاصّش در تماس بوده، و گاهی سفیران آن حضرت ملاقات برخی از افراد را با امام مهدی‌علیه السلام ترتیب می‌دادند.1 ولی در عصر غیبت کبرا ملاقات‌ها به این نحو سازماندهی نشده است، بلکه در صورت ضرورت، خود حضرت به دیدار برخی آمده و از وجود حضرت بهره‌مند می‌شوند.

1) الغیبة، طوسی، ص 216.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا رؤیت و ملاقات حضرت‌علیه السلام در عصر غیبت با حکمت غیبت منافات ندارد؟

برخی می‌گویند: ملاقات امام زمان ارواحنا الفداه در عصر غیبت با حکمت غیبت و مقتضای آنکه قطع رابطه به شکل عمومی است منافات دارد. غرض از غیبت این است که حضرت از عموم مردم غایب باشد و کسی از او اطلاع نداشته باشد.
پاسخ: حکمت و مقتضی غیبت نسبت به کلّ افراد است یعنی قرار نیست که همه بتوانند به خدمت حضرت شرفیاب شوند، و این منافات ندارد با اینکه برخی به جهت مصالحی خاص بتوانند شرفیاب حضور شوند.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مشخصات ظاهری حضرت چیست؟

امام زمان‌علیه السلام بعد از شهادت پدرش هنگامی که برای نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده کردند در حالی که طفلی گندم‌گون بود، با موهای فری و بین دندان‌های جلو او باز بود.1
شیخ طوسی‌رحمه الله از برخی کسانی که حضرت را در خلال غیبت صغرا مشاهده کردند نقل می‌کند که آن حضرت جوانی زیبارو، با بویی معطّر، و هیبتی عظیم بود. راوی می‌گوید: «هنگامی که سخن می‌گفت، کسی را بهتر از او در سخن گفتن ندیدم».2
در روایتی دیگر می‌خوانیم که راوی گفت: «حضرت جوانی گندم‌گون بود و هرگز کسی را به مانند او در زیبایی و اعتدال قامت ندیدم».3
و در روایتی دیگر آمده است: «قد او نه طولانی است و نه کوتاه، بلکه معتدل القامه است. سر مبارکش گرد و پیشانی‌اش پهن است. بینی او کشیده و گونه‌های او صاف و بر گونه راستش خالی است».4

1) تاریخ الغیبة الصغری، ص 540.
2) الغیبة، طوسی، ص 152.
3) همان، ص 153.
4) همان، ص 156.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

آیا تشرف به لقای امام زمان‌علیه السلام در عصر غیبت کبرا ممکن است؟

آری، زیرا مقتضی موجود و مانع در این زمینه مفقود است:
الف. امّا وجود مقتضی رؤیت این است که در عصر غیبت کبرا مصلحت بر آن است که هر از چند مدّتی حضرت خودش را به برخی از مردم و بزرگانی که سخنشان مورد قبول است، نشان دهد تا مردم به وجود او اطمینان پیدا کرده و طولانی شدن غیبت، سبب انکار وجود حضرت نگردد، زیرا تنها دلیل و برهان - خصوصاً برای عوام مردم - موجب اطمینان و یقین به وجود امام زمان‌علیه السلام نیست. و لذا بزرگان دستور می‌دهند که قصه تشرف‌های بزرگان به خدمت امام زمان‌علیه السلام را برای مردم بازگو کنید که این به نوبه خود مردم را دلگرم کرده و به آنها روحیه و امید می‌دهد، و بر اعتقادشان نسبت به وجود حضرت می‌افزاید، زیرا قوی‌ترین دلیل بر امکان شئ، وقوع آن است.
ب. و نسبت به موانع، هیچ مانع و محذور شرعی و عقلی در تشرّف به ملاقات حضرت نیست. در مباحث بعد به برخی موانع می‌پردازیم.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مؤمنین چه تکالیفی در عصر غیبت نسبت به امام زمان‌علیه السلام دارند؟ (بخش پایانی)
10- اجتناب از جزع و نا شکیبایی
کلینی‌رحمه الله به سندش از امام صادق‌علیه السلام نقل کرده که فرمود: «إنّما هلک الناس من استعجالهم لهذا الأمر، إنّ اللَّه لا یعجل لعجلة العباد. أنّ لهذا الأمر غایة ینتهی إلیها...»؛1 «همانا مردم به جهت عجله کردن در این امر هلاک شدند، خداوند به خاطر عجله بندگان عجله نخواهد کرد، زیرا برای این امر نهایتی است...».
11 - وقت معین نکردن برای ظهور
امام صادق‌علیه السلام فرمود: «إنّا أهل بیت لا نوقّت»1؛ «... همانا ما اهل بیت وقت معین نمی‌کنیم...».
12 - دوست داشتن حضرت‌علیه السلام
در روایات فراوانی به دوستی اهل بیت عصمت و طهارت‌علیهم السلام و از آن جمله حضرت مهدی‌علیه السلام سفارش شده است، و این به نوبه خود می‌تواند در جلب توجه مردم به حضرت‌علیه السلام و پیروی از دستورات او و دیگر امامان تأثیر بسزایی داشته باشد.

1) کافی، ج 1، ص 369، ح 7.
2) بحارالأنوار، ج 52، ص 119، ح 48.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مؤمنین چه تکالیفی در عصر غیبت نسبت به امام زمان‌علیه السلام دارند؟ (بخش چهارم)

8 - فریب نخوردن از مدعیان دروغین مهدویت
امام صادق‌علیه السلام فرمود: «ولتعرفنّ اثنی عشر رایة مشتبهة، لا یدری أیّ من أیّ»؛1 «... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد که از همدیگر تشخیص داده نمی‌شود...».
9 - زیاد دعا کردن برای تعجیل فرج
حضرت مهدی‌علیه السلام در توقیعی که در جواب سؤال‌های اسحاق بن یعقوب فرستادند فرموده‌اند: «أکثروا الدعآء بتعجیل الفرج، فإنّ ذلک فرجکم»؛2 «... زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید؛ زیرا فرج شما در آن است

1) کمال‌الدین، ص 347 ؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 281، ح 9.
2) کمال الدین، ص 483 ؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 180، ح 10.

  • علی حقیقی
  • ۰
  • ۰

مؤمنین چه تکالیفی در عصر غیبت نسبت به امام زمان‌علیه السلام دارند؟ (بخش سوم)

6 - مقابله با شبهات و اشکالات
امام صادق‌علیه السلام در حدیثی فرمود: «إیّاکم والشّک والارتیاب، انفوا عن نفوسکم الشکوک، وقد حذّرتم فاحذروا، ومن اللَّه أسئل توفیقکم وإرشادکم»؛1 «... خود را از شک و تردید دور کنید و از شک‌ها بپرهیزید، شما بر حذر داده شدید پس حذر کنید، و من توفیق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم.»
7 - کمک و یاری برادران مؤمن
امام صادق‌علیه السلام در حدیثی جمله {وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ} در سوره «العصر» را بر مواسات و هم‌یاری برادران دینی منطبق ساخته‌اند.2
در تفسیر امام عسکری‌علیه السلام آمده است: «هرکس متکفل یتیمی برای ما شود که محنت استتار ما او را وامانده کرده و از علوم ما که به دستش رسیده او را سرشار کند تا اینکه ارشاد شده و هدایت یابد، خداوند متعال در حقّ او می‌فرماید: «یا أیّها العبد الکریم المواسی! أنا أولی بالکرم منک، اجعلوا له یا ملآئکتی فی الجنان بعدد کلّ حرف علّمه ألف ألف قصر...»؛3 «ای بنده کریم که یاری کننده‌ای! من از او در این کرم اولی‌ترم، ای ملائکه من برای او در بهشت به هر حرفی که تعلیم داده یک میلیون قصر دهید...».

1) بحارالأنوار، ج 51، ص 146، ح 17.

2) کمال الدین، ص 656 ؛ بحارالأنوار، ج 24، ص 214، ح 1.

3) تفسیر منسوب به امام عسکری‌علیه السلام، ص 342 ؛ بحارالأنوار، ج 2، ص 4، ح 5.

  • علی حقیقی